جستجوی مقالات فارسی – اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباط مؤثر و جرأتمندی بر سازگاری اجتماعی دانشجویان- قسمت …
1 min read
– فرد سازگار ارضای عمده ی خویش را در موقعیتها و تجارب واقعی زندگی میبیند نه در محور رؤیاها و توهمات
فرد سازگار در تغییر این حقیقت که زندگی یک تلاش بیپایان است کوشش نمیکند بلکه میداند شخصی که کمتر با خود درگیر است بیشترین نیرو را در مقابله با موانع خارجی دارد.اسلامی نسب؛(۱۳۷۳).
۲۴-۲- تحلیل فرایند سازگاری اجتماعی
مراحل فرایند سازگاری یا عدم آن عبارت است از: وجود انگیزه، محرومیت و یا تعارض، تنش عاطفی، پاسخ، کم شدن تنش و تأثیر در ارضای احتیاجات که معمولاً با محرومیت و تعارض مواجه است. مقصود از محرومیت، هر نوع ممانعت از برآوردن احتیاج است. در تعارض، جلوگیری از تمایل وجود دارد. هر فرد در جریان سازگاری تا اندازهای احساس تعارض خواهد نمود. ولی اگر شخص مجبور شود میان دو عاملی که از لحاظ قدرت یکسان است یکی را انتخاب کند، ممکن است دچار تعارض شدید گردد. ابراهیمی باغبانان؛(۱۳۸۱).
زمانی که شخص دچار محرومیت یا تعارض میگردد به او هیجان عاطفی دست میدهد، در نتیجه سعی میکند از شدت هیجان بکاهد. این احتیاج به کم کردن هیجان عاطفی، فرد را به قدم بعدی سازگاری که عکس العمل است سوق میدهد. اگر چه در جریان سازگاری، انگیزه سبب ایجاد محرومیت و تعارض نشود، عکس العمل ممکن است سریع و قاطع باشد. در این گونه موارد رفتار ثابت است ولی اگر محرومیت و تعارض شدید و مکرر باشد، شخص میکوشد تا راههای متعددی را برگزیند و ممکن است به رفتار متفاوتی متوسل شود. مثلاً ممکن است به توجیه، جبران، برون فکنی و خیالبافی بیش از حد دست بزند. وقتی شخصی راهحلی را پیدا کند از هیجان او کاسته میشود. بنابراین میتوان گفت سازگاری صورت گرفته است. ممکن است سازگاری فرد از نظر اجتماعی پسندیده و قابل قبول نباشد. قدم آخر در سازگاری عبارت است از تأثیر، اگر به رفتار فرد پاداش داده شود به احتمال قوی رفتار مذکور در آینده تکرار میشود و اگر رفتار او باعث ناراحتی شده باشد، از تکرار آن خود داری خواهد نمود. میرویسی؛(۱۳۸۵).
۲۵-۲- علائم بالینی اختلالات سازگاری
علامت اساسی اختلال سازگاری پیدایش علائم هیجانی یا رفتاری قابل توجه از نظر بالینی در پاسخ به یک یا چند عامل قابل شناسایی استرسزا است. علائم باید ظرف سه ماه پس از شروع علائم استرس زا ایجاد شوند قابل توجه بودن بالینی واکنش، یا از طریق درماندگی شدیدی که فراتر از حد مورد انتظار ماهیت عامل استرسزاست، یا از طریق آسیب قابل ملاحظه درکارکردهای اجتماعی، شغلی و یا تحصیلی، مشخص میشود.عامل استرسزا می تواند یک واقعه واحد مثل ختم یک رابطه عاشقانه، یا چند واقعه استرسزا مثل مشکلات شغلی و زناشوئی شدید باشد.آشفتگی در اختلال سازگاری ظرف سه ماه از شروع یک عامل استرسزا آغاز میشود و بیش از شش ماه پس از آنکه عامل استرس زا یا عواقب آن خاتمه یافت، طول نمیکشد. میرویسی؛(۱۳۸۵)
۲۶-۲- انواع ناسازگاری
افراد ناسازگار به سه گروه طبقه بندی میشوند:
۲۶-۲-۱- گروه اول: ناسازگاران اجتماعی: این نوع ناسازگاری شامل کسانی است که به طور عمده، بنا به دلایل روانی، تربیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به سمت رفتارهای ناسازگارانه کشیده میشوند، مانند سردی رفتار والدین که باعث ناسازگاری کودک میشود.
۲۶-۲-۲- گروه دوم؛ ناسازگاران حسی وحرکتی: شامل افرادی است که به دلیل نقایص فیزیولوژیکی یا جسمی- حرکتی، توانایی سازگاری ندارند. مثل کودک ناشنوایی که خندههای دیگران را به خود نسبت میدهد و احساس مسخره شدن میکند. این امر باعث رابطهی ناسازگارانه با دیگران میشود.
۲۶-۲-۳- گروه سوم؛ ناسازگاران ذهنی و عقلی: این افراد به دلیل نقص درقوای شناختی، توان سازگاری صحیح با محیط افراد خود را ندارند. عطاری و همکاران؛(۱۳۸۲).
۲۷-۲- بهداشت روان و سازگاری
هدف اساسی بهداشت روانی، پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی در سه سطح اولیه، ثانویه و نوع سوم است. به عبارتی دیگر سیستم بهداشت روانی، درصدد تلاش برای سلامت جامعه میباشد. سلامت روانی رابطه ی تنگاتنگی با سازگاری دارد. انسان سازگار، ابعاد بهداشت روانی را شناسایی کرده و به آنهاعمل میکند. البته گذشت زمان، فرهنگ، آداب و رسوم، سطح دانش مردم، میزان بیماریها و تقسیم بندی افراد بهنجار و نابهنجار و نوع رفتارهای قابل قبول جمعی میتواند در نحوهی عملکرد مورد انتظار مؤثر باشد. اسلامی نسب؛(۱۳۷۳).
۲۸-۲- ملاک و معیار سازگاری
در فرایند سازگاری اجتماعی، مشکلات و مسائل روان- شناختی زیادی بروز میکند، انگیزش و نیازهای اکتسابی، نیازهای متفاوت، ناکامیها، تعارضها، اضطرابها و رفتار دفاعی در این فرایند آشکار میشوند. شاید به همین علت باشد که سلامتی و بهنجاری افراد به منزله ی سازش و سازگاری با توقعات جهان بیرون در نظر گرفته میشود. ناسازگاری در یک موقعیت گذشته برای سازگاری در موقعیتهای آینده لازم و ضروری است. بنابراین باید میزان توانایی فرد برای سازگاری در نظر گرفته شود. براین اساس هر فردی که بتواند با مسائل و مشکلات خود کنار بیاید، با خود و اطرافیانش سازش یابد و در برابر تعارض اجتناب ناپذیر درونی از خود سازگاری نشان دهد، انسانی بهنجار تلقی میشود، چنین فردی دارای تواناییهای دفاعی و سازشی است و میتواند بین خود و نیازهای کشانندهای خود و واقعیت تعادل برقرارسازد. سازگاری میتواند جزئی یا کلی باشد. ناسازگاری جزئی مربوط به برخی از جنبههای شخصیت و رفتار فرد است. ولی ناسازگاری کلی مجموعه فرایندهای اجتماعی شدن فرد را به مخاطره میاندازد. پس باید ناسازگاری به معنای خاص را از ناسازگاری به علت عدم توانایی برای نگهدری یک موقعیت سازش یافته، متمایز دانست.شادمان؛(۱۳۸۳).
برای ارزیابی سازگاری یک فرد نسبت به محیط، معیارهای معینی ابداع شدهاند برای مثال معیارهای زیر برای ارزیابی سازگاری و رشد اهمیت زیادی دارند:
آسودگی یا آرامش روانشناختی(سازگاری عاطفی): یکی از ضروریترین علائم ناتوانی در سازگاری، آن است که احساس گناه یا ترس از بیماری و غیره در فرد شکل میگیرد. احساس ناراحتی اغلب به معنای بیکفایتی در سازگاری روانشناختی است.
کارایی شغلی: یکی دیگراز شاخصهای روانشناسی است و یک شخص بهنجار باید سازگاری و کارایی شغلی مناسبی داشته باشد. طبق نظر دیوید و لاف کوییست[۵۹]؛(۱۹۸۴)، سازگاری شغلی عبارت است از تطابق بین شخصیت فرد با عوامل محیط کار و سازگاری فرد با شغل خود.
نشانههای جسمی: گاهی تنها علامت سازگاری نامناسب به شکل آسیب به بافتهای بدن، جلوه میکنند. یک شخص بهنجار و دارای سازگاری خوب نباید از نشانههای جسمی رنج بکشد.
پذیرش اجتماعی: بعضی از افراداز نظر جسمانی مورد پذیرش هستند، یعنی افرادی هستند که دیگران آنهارا میپذیرند. احمدخانی؛(۱۳۸۸).
۲۹-۲- عوامل مؤثر برسازگاری اجتماعی
سازگاری رضایت بخش فرد با موقعیتهای اجتماعی عمده به طور مستقیم با میزان ارضای همهی نیازهای اساسی مرتبط است. نیازها و ارضای آنها به ادراک فرد با توجه به سن، جنس، استعدادهای ارثی و فرهنگی، طبقهی اجتماعی، شغل، محل جغرافیایی، تعلیم و تربیت، تجارب و سازگاریهای زندگی اشخاص دیگر، بستگی دارد. حسنآبادی؛(۱۳۸۵).
در یک تقسیم بندی کلی عواملی عوامل مؤثر در سازگاری اجتماعی را میتوان در چهار مقولهی فردی، خانوادگی، اجتماعی و مذهبی- اخلاقی جای داد. بنیاسدی؛(۱۳۹۰).
۲۹-۲-۱- عوامل فردی: ویژگیهای ظاهری مثل جذابیت فیزیکی، مهارتهای حرکتی از جمله متغیرهایی هستند که اگرچه از کنترل فرد خارج هستند ولی در جذب و پذیرش افراد از طرف اطرافیان نقش مهمی دارند. مثلاً: کودکی که به خاطر جذابیت یا شکل بدن مورد توجه دوستان خود است، فرصت بیشتری را برای رشد مهارتهای اجتماعی که آن نیز به نوبهی خود موجب پذیرش دوستان، خواهد داشت. فرج زاده؛(۱۳۷۵).
۲۹-۲-۲- هوش: یکی از عوامل فردی مؤثردر رابطه با سازگاری اجتماعی فرد محسوب میشود. در رابطه با هوش و سازگاری اجتماعی دیدگاههای متفاوت وجود دارد.
دیدگاه اول:که به وجود همبستگی مثبت بین هوش وسازگاری اجتماعی نظر دارد به ترمن[۶۰]؛(۱۹۲۵) مربوط میشود. او در تحقیقات خود نشان داده است که هیچ گونه رابطهای بین تیزهوشی و غیرعادی بودن وجود ندارد. روی هم رفته کودکان باهوش مرتب، منظم و دوست داشتنی هستند و در فعالیتهای اجتماعی نظم و علاقهمندی خاصی از خود نشان میدهند و کمتر باعث عصبانیت دیگران میشوند.گزافهگویی و دروغگویی در بین تیزهوشان کمتر است. میلانی فر؛(۱۳۸۴).
دیدگاه دوم: که مبتنی بر همبستگی منفی بین هوش و سازگاری اجتماعی است، از سوی افرادی مانند هالینگورث[۶۱]؛(۱۹۴۳) پذیرفته شده است نتایج تحقیقات هالینگورث نشان میدهد دانشآموزانی که از هوش بسیار بالایی برخوردارند از دانشآموزانی که هوش آنها کمی بالاتر از متوسط است کمتر مورد قبول دیگران واقع میشوند و دلیل این امر آن است که این گونه دانشآموزان تیزهوش بسیار تیزهوشتر از آنند که دیگران آنها را بفهمند. نادری و سیف نراقی؛(۱۳۸۶).
دیدگاه سوم: که به عدم ارتباط هوش و سازگاری اشاره میکند. مبنی بر این است که اصولاً بین نمرههای هوشبهر و سازگاری روانی اجتماعی رابطهای وجود ندارد. مسعودی نژاد؛(۱۳۷۱).
دیدگاه چهارم: هوش بالا را دلیلی برای عدم سازگاری میداند و هوش متوسط را عامل سازگاری میداند. هوش متوسط در صورت مساعد بودن شرایط، کودک را قادر میسازد که در سازگاری اجتماعی موفق شود. در صورتی که سازگاری کودکان تیزهوش و کم هوش(پایینتر از عادی) با وجود فراهم بودن شرایط مناسب با مشکلات و موانع زیادی مواجه خواهد شدکه این به نوبه ی خود تاثبر منفی بر رشد و تکامل شخصیت او خواهد داشت.
۲۹-۲-۳- عوامل خانوادگی: خانواده اولین و مهمترین نقش را در رشد شخصیت و اجتماعی شدن کودک دارد، زیرا مفهوم خود و ادراکی که کودک از خود دارد نقش مهمی در رشد شخصیت و تعادل روانی او بازی میکند و زیربنای این مفهوم نیز در خانواده و در نخستین سالهای زندگی بر اثر نگرش و طرز رفتار پدر و مادر نسبت به کودک ایجاد میشود. روابط بین اعضای خانواده اگر براساس احترام و همچنین با توجه به استقلال و همکاری و همدلی اعضا باشد در کودک میل به ارتباط با دیگران را به وجود میآید و روحیهی مردم گرایی افزایش مییابد. چنانکه ارتباط ناسالم باشد در کودک میل به گریز از دیگران شکل میگیرد و او را در سازگاری سالم و مؤثر با محیط اجتماعی ناتوان میسازد. هورنای پس از سالها به این نتیجه رسید که روابط بین فردی محور همهی عملکردهای سالم و آشفتهی شخصیت انسان است. پروین؛(۱۳۸۱).
۲۹-۲-۴- عوامل اجتماعی: در این گروه از عوامل نقش محیطهای آموزشی، رسانههای گروهی و نقش همسالان مطرح میشود.رسانههای گروهی نقش مهمی در اجتماعی شدن دارند. مردم در جوامع وقت زیادی را صرف خواندن کتاب، روزنامه، مجله یا تماشای تلویزیون، شنیدن رادیو یا رفتن به سینما اختصاص میدهند که این عوامل تأثیر زیادی در سازگاری افراد جامعه دارد. رسانهها با القای این احساس که همانا بازتاب راستین جامعه هستند هم میتوانند هنجارهای اجتماعی را تقویت کنند و هم آن را مخدوش نمایند. کوهن[۶۲]؛(۱۹۸۲).
محیطهای آموزشی وتحصیلی همانند خانوادهها در جامعهپذیری دختران و پسران به گونهای متفاوت عمل میکنند و یکی از نقشهای مهم آنها ایجاد تحول و دگرگونی و آماده کردن افراد برای رویارویی با دنیای متغیر میباشد. گروههای همسالان از عوامل مؤثر بر سازگاری اجتماعی نوجوانان محسوب میشوند. اجتماع همسالان محیطی است که ممکن است در شخصیت هریک از آنهاتأثیر عمیقی داشته باشد. همسالان این امکان را به وجود میآورند که نوجوانان، چگونگی کنترل رفتار اجتماعی را بیاموزند. درآنها مهارتهای مربوط به سن خودشان ایجاد میگردد و نیز مسائل و احساساتشان را میتوانند با هم در میان بگذارند. ولی روابط با همسالان درسالهای نوجوانی بیشتر از سالهای کودکی میتواند زمینهای برای روابط در دوران بزرگسالی باشد. میرویسی؛(۱۳۸۵).
۲۹-۲-۵- رسانه های گروهی: رسانه های گروهی نقش مهمی در اجتماعی شدن دارد مردم در جوامع وقت زیادی را به خواندن کتاب وروزنامه، مجله و یا تماشای تلویزیون، شنیدن رادیو و یا رفتن به سینما اختصاص می دهند. رسانهها با القای این احساس که آنچه انتقال می دهند همانا بازتاب راستین جامعه است هم می توانند هنجار های اجتماع را تقویت کنند و هم می توانند آنها را مخدوش سازند.(کوهن؛(۱۹۸۲)
۲۹-۲-۶- گروه همسالان: گروه همسالان نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر در سازگاری اجتماعی نوجوانان محسوب میشود. اجتماع همسالان محیطی است که ممکن است در شخصیت هر یک از آنها تأثیری عمیق داشته باشند. دانفی[۶۳] (۱۹۷۲) رابط با همسالان در سه طبقه می گنجاند. روابط گسترده، روابط بهم پیوسته و نزدیک در یک گروه و دوستی های فردی. همسالان این امکان را بوجود می آورند که نوجوانان چگونگی کنترل رفتار اجتماعی را بیاموزند در آنها مهارتهای مربوط به سن خودشان ایجاد میگردد و نیز مسائل و احساساتشان را میتوانند با هم درمیان بگذارند. ولی روابط با همسالان در سالهای نوجوانی بیش از سالهای کودکی می توانند زمینهای برای روابط در دوران بزرگسالی باشد.ماسن[۶۴] و همکاران؛(۱۹۹۰).
۲۹-۲-۷- عوامل مذهبی و اخلاق: دیدگاه مذهبی و اخلاقی فرد، نحوه و قالب پذیرفته شده سازگاری او را مشخص میکند. انسانیکه معتقد به اصول اخلاقی است روشهای سازگاری خاص خودش را دارد که از خصوصیات آن قدرت تحمل بالا، صبر، مقاومت وتوکل به خدا در هنگام مواجهه با مشکلات است. انسان اخلاقی نیازهای جسمی و روانی خود را به طریق معقول و منظمی ارضا میکند و از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری میکند. اسلامی نسب؛(۱۳۷۳).
۳۰-۲- سازگاری با دانشگاه[۶۵]
انسان در جهانی زندگی میکند که پیوسته در حال تغییر و تحول است. هرگونه تغییر در زندگی آدمی خوشایند و خواه ناخوشایند نیاز به سازگاری دارد. سازگاری و هماهنگ شدن با خود و محیط پیرامون برای هر موجود زندهای یک ضرورت حیاتی است. تلاش روزمره آدمیان بر حول سازگاری دور میزند. هرانسانی هوشیارانه میکوشد نیازهای متنوع و گاه متعارض خود را در محیطی که در آن زندگی میکند برآورده سازد. میکائیلی؛(۱۳۸۹).
از نظر روانشناسی، سازگاری به معنای ایجاد هماهنگی و تعدل بین نیازهای شخصی و الزامات محیطی است. به عبارتی زمانی که فرد تلاش میکند از طریق تغییر خود با محیط یا دیگران به نوعی هارمونی در زندگی خود دست یابد در تلاش برای رسیدن به سازگاری میباشد. (رابین و بابیک[۶۶]، ۲۰۰۹). منظور از سازگاری رفتارها، واکنشهای عاطفی و شناختهایی است که مطلوب، انطباقی، مؤثر. یاسالم تلقی میشوند. اما ناسازگاری (یا آسیب روانی) به آن دسته از اعمال، عواطف و افکاری اشاره دارد که نامطلوب، غیرانطباقی، نامؤثر و ناسالم به شمار میآیند. ساپینگتون[۶۷]؛(۲۰۰۰)
روانشناسان نیز در مورد قدرت سازگاری به تعدادی عوامل شخصیتی موجود در افراد اشاره میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
– تسلط داشتن بر زندگی خود
– داشتن خانواده، اقوام و دوستانی که از سوی آنان حمایت میشوند.
– انعطاف پذیری
– امیدواری
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |