منابع مقالات علمی : بررسی تأثیر مدیریت سرمایه در گردش جسورانه بر ثروت سهامداران شرکتهای پذیرفته …
1 min read
خرید اعتباری سالانه
نسبتهای مالی مذکور، ابزار تجزیهوتحلیل سرمایه در گردش هستند. استفاده مطلوب از اطلاعات این نسبتها در مدیریت سرمایه در گردش بسیار مفید خواهد بود (نیکومرام ،۱۳۸۰).
۲-۸) اجزاء سرمایه در گردش
۲-۸-۱) داراییهای جاری
ماتور[۱۹] (۲۰۰۳) دو ویژگی اصلی را برای داراییهای جاری بر شمرد که عبارتند از عمر کوتاه مدت و تبدیل آن به سایر اشکال دارایی. شرکتها میتوانند از طریق اداره صحیح موجودی نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا، نرخ بازده را حداکثر کند و ریسک نقدینگی و تجاری را به حداقل برساند. بالا بودن مانده داراییهای جاری یا هریک از حسابها، ریسک را افزایش میدهد (ماتور، ۲۰۰۳).
۲-۸-۱-۱) وجه نقد
وجه نقد هم شامل تنخواه و هم شامل پول نقد نزد بانک میشود. یک شرکت برای معاملات و اهداف سوداگری[۲۰] نیاز به وجه نقد دارد. وجه نقد منجر به توسعه نقدینگی شرکت می شود اما سوال اینجاست که چرا شرکت در زمانیکه اختیار سرمایهگذاری در اوراق بهادار کوتاه مدت را دارند، باید ذخایر نقدی داشته باشد؟ پاسخ این سوال ایجاد نقدینگی بیشتری در زمانی است که اوراق بهادار قابل معامله[۲۱] باشد. وجه نقد باید در سرمایه گذاریها مورد بررسی قرار گیرد که برای یک کسب و کار اطمینان پیوستهای از این سرمایهگذاری حاصل شود. بدون شک یک شرکت زمانی میتواند از وجه نقد خود بهره جوید که آنرا در اوراق بهادار قابل معاملهای که نیز قابل پرداخت باشد سرمایه گذاری نماید. نگهداری ذخایر نقدی برای تمامی کسب و کار امری قابل توجیه میباشد اما چه مقدار وجه نقد بایستی یک شرکت نزد خود نگه دارد؟ سوال خیلی مهمی است، زیرا حداقل وجه نقد ممکن است شرکت را در موقعیتی که توانائی پرداخت بدهیهای جاری خود نداشته باشد، قرار میدهد (ژانگ، ۲۰۱۲).
از سوی دیگر تراز نقدی[۲۲] ممکن است هیچ بازدهای را حاصل نکند. سطح حداقل ذخایر نقدی وابسته به توانائی یک شرکت در جهت افزایش وجه نقد در زمانی است که اولاً مورد نیاز باشد، ثانیاً در آینده به وجه نقد نیاز داشته باشیم و بر این اساس وجه نقد را درجهت مقابله با وقایع ناگهانی آتی نگه دارند.
شرکتها همچنین می توانند با ذخایر نقدی کافی از فرصتهای سرمایه گذاری در دسترس بهره ببرند اما داشتن سطح بالایی از ذخایر نقدی، یک منبع بیهوده (بلااستفاده) را ایجاد نماید. افزایش ذخایر نقدی معمولاً به فرصتهای سرمایهگذاری در دسترس آتی، بازده سرمایهگذاری و هزینه معاملات سرمایهگذاریها در بازار وابسته میباشد. ما کمینه و ماکزیمم کردن تراز نقدی را مورد بحث قرار دادیم اما تراز نقدی بهینهای که میتواند با سودآوری و نقدینگی تراز شود، چیست؟
میلر- اور[۲۳] (۱۹۶۶) معتقد است که مدل مدیریت نقد، مدلی ریاضیاتی میباشد که فقط به شرکتها جهت درک تراز نقدی بهینه هدف[۲۴]، یاری نمیکند بلکه در جهت درک سطح ماکزیمم ذخایر نقدی میباشد.
Z = {(3 × TC×V) / (4×R) + L)} ۱/۳
این فرمول تراز نقدی هدف را فراهم میآورد که:
TC: هزینه معاملات[۲۵]
V: واریانس جریان نقدی خالص روزانه[۲۶]
R: نرخ بازده سرمایه گذاری کوتاه مدت[۲۷]
L: حد تحتانی (پائینی)[۲۸]
نمودار (۲-۲) تراز نقدی بهینه هدف (اندرو و گالاگر[۲۹]،۲۰۰۳)
میلر همچنین فرمولی را برای سطح فوقانی یا تراز نقدی ماکزیمم[۳۰] ایجاد کرده است.
= ۳Z-2L تراز نقدی ماکزیمم
مدیریت یک شرکت تصمیم روی تراز نقدی کمینه و یا حد نقدی تحتانی را از طریق بهخاطر آوردن فاکتورهای که قبلاً بحث کردیم، میگیرد. به گفته میلر در صورتی یک شرکت وجه نقد بیشتری از تراز نقدی هدف داشته باشد، در آن زمان بایستی اقدام به خرید اوراق بهادار نماید تا بتواند سطح نقدی خود را کاهش دهد. و اگر منابع نقدی کمتری نسبت به جریان نقدی هدف داشته باشد، در آن زمان بایستی اقدام به فروش اوراق بهادار نماید. چیزهائی زیادی در این مدل نهفته است اما بهطور کلی تراز نقدی باید شامل دو محدودیت تشریح شده باشد.
۲-۸-۱-۲) سرمایهگذاری کوتاه مدت[۳۱]
سرمایهگذاریهایی میباشند که در بازارهای پول صورت میگیرد و شامل اوراق بهادار کوتاه مدت، اوراق خزانه، اسناد تجاری و… میباشند. هنگامیکه یک شرکت نیاز بیشتری به وجه نقد داشته باشد، اقدام به ذخیره نقدی میکند. ایجاد وجه نقد از طریق به نقد تبدیل کردن سرمایهگذاریها صورت میپذیرد. سرمایهگذاریها یک ذخایر اولیه یا ثانویه (مکمل) برای فرایند نقدینگی میباشد. از این گذشته سرمایهگذاری در بازار پول از طریق بکارگیری پول بلا استفاده[۳۲] میتواند منجر به خلق بازده شود. مدیران مالی باید نرخ کوتاه مدت، هزینه معاملات و شرایط بازار را قبل از انجام سرمایهگذاری مورد بررسی قرار دهند. اگر منفعت سرمایهگذاری برابر با هزینه آن باشد، در آن زمان هیچ ارزشی از وجه سرمایهگذاری شده بدست نمیآید (ژانگ، ۲۰۱۲).
۲-۸-۱-۳) حسابهای دریافتنی
حسابهای دریافتنی عمدتاً از فروش نسیه کالا یا خدمات بوجود میآیند. جنتری و همکاران[۳۳] (۱۹۹۰) بیان میکند که ”حسابهای دریافتنی نشان دهنده تاخیر در جریان نقدی است، و این جریان باید توسط شرکت تامین مالی شود“. تصمیمگیری اصلی در ارتباط با حسابهای دریافتنی، تعیین مبلغ و شرایط اعطای اعتبار به مشتریان میباشد. انتخاب مشتری در فروش نسیه (یا در زمان اعطای اعتبار) براساس اعتبار مشتری، توانایی مالی، ثبات مالی، وثیقه اخذ شده و شرایط اقتصادی است. دوره وصول مطالبات تا حدی به خط مشی اعتباری شرکت و شرایط اقتصادی (مانند دوران رکود و تورم) بستگی دارد (جنتری و همکاران،۱۹۹۰)
۲-۸-۱-۴) موجودی کالا
ماتور (۲۰۰۳) موجودی کالا را شامل مواد اولیه (خام)، مصرفی فروشگاهها و قطعات یدکی (در جریان ساخت و کالای ساخته شده) میداند. بطور معمول هر شرکت تولیدی این سه عنصر را حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از کل داراییهای شرکت را دارا میباشند. مدیریت موجودی کالا مستلزم ایجاد تعادل بین هزینههای مربوط به نگهداری موجودی کالا و منافع حاصل از نگهداری آنها است. هرچه سطح موجودی کالا افزایش یابد، هزینههای انبارداری، بیمه، ضایعات و … بیشتر میشود. در مقابل امکان از دست رفتن فروش و کاهش حجم تولید (حاصل از نداشتن موجودی کالای کافی) را کاهش میدهد. بهعلاوه، خرید در حجم بالا استفاده از تخفیف بیشتر را امکانپذیر میسازد (ماتور، ۲۰۰۳).
۲-۸-۲) بدهیهای جاری
بدهیهای جاری سازشی بین ریسک و بازده را با خود بههمراه دارند. بدهیهای جاری یکی از منابع تامین مالی انعطاف پذیر شرکتها است. بدهیهای جاری بهعنوان منابع تامین مالی کوتاه مدت میتواند مورد استفاده قرار گیرد (ژانگ، ۲۰۱۲).
۲-۸-۲-۱) حسابهای پرداختنی
بریلی و همکاران[۳۴] (۲۰۰۴) حسابهای پرداختنی را خرید مواد اولیه و پرداخت نکردن بلافاصله صورتحساب آن تعریف میکند. این فاصله زمانی بین خرید تا پرداخت بدهی را دوره حسابهای پرداختنی مینامند. تأخیر در پرداخت بهعنوان کشش حسابهای قابل پرداخت مطرح میشود. حسابهای پرداختنی منبع تامین مالی کوتاه مدت است (بریلی و همکاران،۲۰۰۴)
۲-۸-۲-۲) وامهای کوتاهمدت
از ابزارهای تامین مالی کوتاهمدتی هستند که در شرکتها از آن استفاده میکنند و شامل بدهی به بانک، اسناد تجاری، حواله و برات کتبی غیر مشروط[۳۵] میباشد و نیز وام از شرکتهای تامین مالی تجاری و غیره صورت میگیرد. همه این تعهدات سررسیدی کمتر از یکسال دارند. یک دلیل برای اینکه شرکتها باید سیاست سرمایه در گردش مناسبی داشته باشند این است که وامها کوتاه مدت هستند و سیاست سرمایه در گردش نامناسب ممکن است سبب نابسامانی نقدی شود که از اینرو شرکت ممکن است توانایی پرداخت بدهیهای وامهای کوتاه مدت را نداشته باشند. نتیجه کوتاهی (قصور) در پرداخت برای شرکت میتواند آثار مخربی داشته باشد، زیرا بعد از چنین وضعیتی یک شرکت توانائی دستیابی اعتماد نهادهای مالی دیگر را برای استقراض بیشتر را ندارند. در این وضعیت درک از بازار، درک منفی خواهد بود و ارزش سهم کاهش مییابد، عرضه کنندگان و اعتباردهندگان ممکن است نسبت به بستن قرارداد جدید با شرکت از خود تمایلی نشان ندهند (ژانگ، ۲۰۱۲).
۲-۸-۳) چرخه تبدیل وجه نقد
چرخه تبدیل وجه نقد، در اندازهگیری مدیریت سرمایه در گردش با اهمیت است. جنتری و همکاران ۱۹۹۰ معتقدند که چرخه تبدیل وجه نقد تعداد روزهایی که سرمایهگذاری در موجودی کالا و حسابهای دریافتنی منهای تعداد روزهای که به تامینکنندگان پرداخت میگردد، اندازهگیری میشود (جنتری و همکاران، ۱۹۹۰).
کیم[۳۶] و همکارانش (۱۹۹۸) چرخه تبدیل وجه نقد را بهعنوان متوسط سن موجودی کالا بهعلاوه مدت جمعآوری حسابهای دریافتنی منهای دوره متوسط حسابهای پرداختنی، اندازه گیری کرده است.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |