دسته بندي علمی – پژوهشی : بررسی قیمت تمام شده انرژی خورشیدی در مقایسه با گاز طبیعی بخش خانگی …
1 min read
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |
روش نرخ بازده متوسط روش مفیدی برای ارزیابی سریع طرحهای سرمایهگذاری بخصوص برای طرحهایی که دارای عمر اقتصادی کوتاه هستند، به شمار میرود. (اسکونژاد، ۱۳۸۰)
۲-۱-۱۰- دوره برگشت سرمایه[۱۷]
دوره برگشت یک طرح سرمایهگذاری، تعداد سالهایی که برای پوشش هزینه اولیه سرمایهگذاری لازم است، را به ما نشان میدهد. بر اساس این ضابطه طرح یا گزینهای که در کوتاه مدت اصل مبلغ سرمایه گذاری انجام شده را برگشت دهد، برتری مییابد. دوره برگشت سرمایه نسبتی است از هزینه اولیه سرمایهگذاری به جریان نقدی سالانه، مشروط بر اینکه جریان نقدی سالانه مساوی باشد.
- B. P= I/N. C. F
- B. P = دوره برگشت سرمایه
I = هزینه سرمایهگذاری اولیه
- C. F = جریان نقدی سالیانه که در اینجا برای تمام سالها مساوی است.
اگر جریان نقدی سالیانه مساوی نباشد باید از رایطه ذیل استفاده نمود :
در برخی از مواقع دوران احداث طرح نیز جزء دوره برگشت سرمایه محسوب میشود. همچنین این امکان وجود دارد که یک طرح سرمایهگذاری در طول عمر اقتصادی خود حتی سود نداشته باشد بلکه هزینههای سرمایهگذاری را از طریق استهلاک بازگرداند، لذا این ضابطه به سودآوری ارتباطی ندارد و صرفاً بیانگر مدت زمان برگشت سرمایهگذاری است و در حقیقت ضابطهای برای در نظر گرفتن مشکل نقدینگی طرحها است. این روش یک روش مناسب برای سرمایهگذاران ریسک گریز است که مایل اند هر چند وقت یکبار اصل سرمایه خود را داشته باشند. استفاده از این روش نوعی تعدیل در مقابل ریسک و نامطلوبی است. از جمله معایب این روش عبارت است از (اسکونژاد، ۱۳۸۰):
- عدم تشخیص عایدات بعد از دوره برگشت
- برای پول، ارزش زمانی قائل نمی شود.
وقتی که دو یا چند طرح سرمایهگذاری که زمان تحقق سود آنها یکسان نیست با هم مقایسه میشوند روش دوره برگشت سرمایه روشی گمراه کننده جهت تعیین سودآوری طرحها خواهد بود (اسکونژاد، ۱۳۸۰).
۲-۱-۱۱- ارزش فعلی خالص(NPV)[18]
محاسبه ارزش فعلی یک فرآیند مالی، تبدیل ارزش آینده کلیه دریافتها و پرداختها به ارزش فعلی در زمان حال یا مبدا پروژه می باشد. چنانچه به ازای حداقل نرخ جذب کننده i برای یک پروژه ارزش فعلی هزینه ها بیش از ارزش فعلی درآمدها باشد پروژه غیر اقتصادی خواهد بود. و چنانچه باشد، ارزش فعلی هزینهها کمتر از ارزش فعلی درآمدها بوده و پروژه اقتصادی است. اگر باشد پروژه اقتصادی است، زیرا حداقل نرخ جذبکننده برای سرمایهگذاری تأمین گشته است. معیار ارزش فعلی خالص مزایای قابل ملاحظه زیر را دارا میباشد (اسکونژاد، ۱۳۸۰):
- ارزش زمانی پول را درنظر میگیرد؛
- جریان نقدی را در کل دوره درنظر میگیرد؛
- کاملاً با هدف مالی حداکثر سازی ثروت سهامداران تطابق دارد؛
- ارزش فعلی خالص پروژههای گوناگون، به ارزش پول امروز میتواند جمع شود.
۲-۱-۱۲- روش نرخ بازده داخلی(IRR)[19]
یکی از روشهایی که امروزه در تعیین و انتخاب اقتصادی ترین پروژهها متداول میباشد، روش نرخ بازده داخلی است. در این روش ضابطه قبول یا رد یک پروژه، براساس معیاری (نرخی) به نام نرخ بازگشت سرمایه میباشد. در حقیقت تعادل درآمدها (درآمدهای سالیانه، ارزش اسقاطی و. . . ) و هزینهها (سرمایه اولیه، هزینههای سالیانه و. . . ) تحت یک نرخ امکانپذیر است (البته نه همیشه با یک نرخ) و آن نرخ (یا نرخها) نرخ بازگشت سرمایه است. اگر فرآیند مالی پروژهای از سرمایه اولیه P، ارزش اسقاطی SV و درآمد سالیانه A و عمر مفید n تشکیل شده باشد، حل رابطه زیر (i) که همان نرخ بازگشت سرمایه است را مشخص مینماید :
برای سرمایهگذاران گاهی اوقات مهم است که این نرخ را بدانند، همچنین مؤسسات وامدهنده بینالمللی برای توجیه اقتصادی پروژه های دولتی محاسبه نرخ بازده داخلی را الزامی میدانند. اگر ارزش فعلی خالص پروژهای مثبت باشد، چنین نتیجه میشود که نرخ بازده داخلی آن پروژه از نرخ بازدهی مورد قبولی که برای سرمایه گذاری به کار برده شده است بیشتر است و بالعکس، اگر ارزش فعلی خالص پروژهای منفی باشد، نرخ بازده داخلی آن از نرخ مورد قبول کمتر است و نیز اگر ارزش فعلی خالص پروژهای صفر باشد، نتیجه گیری میشود که تمام سرمایه به کار رفته در پروژه به انضمام بهره های متعلقه در هر سال برگشت داده شده و نرخ بازده داخلی پروژه معادل نرخ بازدهی مورد قبول است(مجیدیان، ۱۳۷۷).
از مزایای این روش قابل فهم تر بودن نتایج آن برای افرادی که آشنایی کافی با مفاهیم ارزیابی طرحها ندارند، میباشد. همچنین با استفاده از این روش اولویت پروژههای مختلف را در تخصیص بودجه میتوان تعیین نمود. نقطه ضعف این روش آن است که برای به دست آوردن IRR نیاز به استفاده از روشهای درون یابی است که موجب بروز خطای محاسباتی میشود.
۲-۱-۱۳- معیار نسبت فایده به هزینه یا شاخص سودآوری[۲۰]
برای محاسبه نسبت فایده به هزینه یا شاخص سودآوری، ارزش فعلی جریان فایدهها را بر ارزش فعلی جریان هزینه ها تقسیم می نماییم.