مقایسه اثربخشی روشهای درمان رفتاری، رفتاری – شناختی
1 min read
د- بیان تعدادی از عادات سالم
ه- مواجهه با آلودگی از طریق دستها در جلسهی درمانی جهت آشنایی درمانجویان با روشهای مواجهه
و- توضیح در مورد روش بیآبی و روش به کار بردن آن
شرح جلسه
در ابتدای جلسه تکالیف جلسه قبل و اینکه درمانجویان تا چه حد در انجام تکالیف و خوگیری با آنچه که به آن حساس شدهاند ، موفق بودهاند، بررسی میشود. سپس بر این نکته تأکید میشود که مواجهه نه تنها حساسیتیاد گرفته شده برای وسواس را از بین میبرد؛ بلکه آمادگی برای اضطراب را که خود منجر به انجام رفتارهای وسواسی میشود را نیز کاهش میدهد. به منظور درمان وسواس نه تنها باید حساسیت ایجاد شده را از بین برد؛ بلکه باید آمادگی ارثی برای مضطرب شدن را نیز کاهش داد. و این آمادگی کاهش نمییابد مگر از طریق مواجه شدن با موقعیتهای وسواسی در فردی که آمادگی برای اضطراب دارد. بنابراین راه درمان تسکینهای موقت نیست، بلکه افزایش اضطراب است. برای رسیدن به آرامش باید از طوفان اضطراب گذشت. بنابراین اگر فرد مبتلا به وسواس برای رسیدن به آرامش وارسی میکند، باید وارسی کردن را ترک کند. اگر وسواس شستشو دارد، راه درمان آن خودداری از شستشو است؛ اگر از فوت عضوی از خانواده میترسد، بگوید انشاءالله که میمیرد؛یعنی با آن فکر مواجه شود. به این ترتیب از طریق قراردادن خود در موقعیتهای اضطرابآور، باید آمادگی خود برای اضطراب را از بین برد. به این منظور در این جلسه مواجهه با آلودگی از طریق آلوده کردن دستها انجام میشود. از درمانجویان خواسته میشود که این آلودگی را به مدت ۲۴ساعت حفظ کرده و همه فعالیتهای معمول روزمره را انجام دهند. در ضمن سعی کنند به مدت یک هفته حداقل استفاده از آب را داشته باشند. و برای حمام هر دو روز یکبار و خیلی سریع حمام کنند. اصطلاحاً از این روش تحت عنوان روش «بیآبی» یاد میشود.
تکلیف
– انتخاب تعدادی از رفتارهای وسواسی مطابق سلسلهمراتب تهیه شده و مواجهه با موقعیتهای برانگیزاننده این رفتارها بدون پاسخدهی به آنها و سعی در عدم اجتناب
– مرور لیست عادات سالم و سعی در انجام آنها
– حفظ اثرات حاصل از آلودگی در جلسهی درمانی به مدت ۲۴ ساعت
– تمرین بیآبی در منزل
جلسهی پنجم: نقش تقویت در بروز و درمان وسواس
هدف
آشنایی با نقش تقویت در بروز و تداوم وسواس و شیوه استفاده از آن برای درمان و آشنایی با روشهای دیگری از مواجهه و جلوگیری از پاسخ به منظور درمان رفتاری وسواس
دستور جلسه
الف- مرور تکالیف جلسات قبل و بررسی مشکلات درمانجویان در انجام آنها
ب- توضیح روش دیگر یادگیری تحت عنوان یادگیری از طریق تقویت و نقش آن در بروز و تداوم علایم وسواس فکری و عملی (تقویت شامل تقویتهای بیرونی و درونی و هر کدام شامل حسی/ کلامی و مادی/ غیرمادی)
ج- توضیح در مورد نحوهی استفاده از تقویت برای افزایش عادات سالم و یادگیری «القاء مثبت به خود» و تقویت درونی که افراد وسواسی کمتر آن را به کار میگیرند
د- مواجهه با آلودگی از طریق دستها و پاها در جلسهی درمانی جهت آشنایی درمانجویان با روشهای مواجهه
ه- توضیح در مورد کمآبی و روش به کار بردن آن
و- بیان تعدادی دیگر از عادات سالم
شرح جلسه
در ابتدای جلسه لیست وسواسها بررسی میشود واینکه درمانجویان چقدر درخوگیری با حساسیتهای به وجود آمده و از بین بردن آمادگی برای اضطراب موفق بودهاند. سپس نقش تقویت در یادگیری وسواس توضیح داده میشود و اینکه با تقویت احتمال تکرار رفتار، افزایش پیدا میکند. تقویت میتواند درونی یا بیرونی باشد. در تقویت درونی فرد شخصاً اقدام به تقویت خود میکند. و در تقویت بیرونی، از بیرون و از طریق واکنش دیگران تقویت دریافت میشود. تقویتهای بیرونی، یا مادی و یا غیرمادی هستند. درتقویتهای مادی در قبال انجام کاری به فرد تقویت داده میشود، و در تقویت غیرمادی برای مثال فرد تقویت کلامی دریافت میکند. تقویت کلامی هم روی کودکان و هم بزرگسالان مؤثر است. تقویت درونی میتواند حسی و یا کلامی باشد. در تقویت حسی برای مثال، گاهی فرد درقبال آنچه انجام میدهد، احساس رضایت خاطر میکند. وگاه تقویت درونی کلامی است وخود فرد به خودش باز خورد مثبت میدهد. درافراد مبتلا به وسواس تقویت بیرونی تأثیر بیشتری دارد؛ و تقویت درونیشان بسیار اندک است. آنها از آنجایی که وسواس دارند،نقاط مثبت خودشان را نمی بینند؛ به این ترتیب آنچه افراد مبتلا به وسواس باید انجام دهند دیدن جنبههای مثبت خودو القاء مثبت به خود است. ما به همه تقویت ها نیاز داریم و باید سعی کنیم حتی خودمان به خودمان تقویت بدهیم وجنبههای مثبت خودمان را بیشتر ببینیم. به این ترتیب تکلیف هفته بعد برای درمانجویان سعی در دادن تقویت شخصی است. در ضمن جهت انجام مواجهه در جلسه درمانی، روش آلوده کردن دستها وپاها تمرین میشود ( ازدرمانجویان درخواست میشود که این آلودگی را به مدت ۲۴ساعت حفظ کنند وبا پاهای آلوده به همه جابروند و با دستهای آلوده همه کارهایشان را انجام داده و هیچ اجتنابی نداشته باشند). درضمن در ادامه تمرین« بیآبی» جلسه قبل در این هفته تمرین «کمآبی» داشته و باید سعی کنند در استفاده ازآب درهمه موقعیت ها به حداقلها اکتفا کنند.
تکلیف
– مواجهه با رفتارهای وسواسی مطابق سلسلهمراتب تهیه شده و سعی در عدم اجتناب
– سعی در افزایش تقویت درونی و القاء مثبت در قبال رفتارهای مثبت و سالم
– حفظ اثرات حاصل از آلودگی در جلسهی درمانی به مدت ۲۴ ساعت
– مرور لیست عادات سالم و سعی در انجام آنها
– تمرین کمآبی مطابق توضیحات داده شده در منزل
جلسهی ششم: فرآیند محرک – پاسخ در وسواس
هدف
آشنایی با نقش فرآیند محرک –پاسخ در یادگیری و درمان وسواس و آشنایی با روشی دیگر از روشهای مواجهه و جلوگیری از پاسخ در درمان رفتاری وسواس
دستور جلسه
الف- مرور تکالیف جلسهی قبل و بررسی موفقیت یا عدم موفقیت درمانجویان در انجام آنها
ب- توضیح در مورد فرایند محرک- پاسخ در یادگیری و نقش افکار وسواسی به عنوان محرک و اجبارها به عنوان پاسخهای داده شده به این محرکها
ج- توضیح در مورد ضرورت قطع اجبارها و تشریفات رفتاری به منظور قطع رابطهی بین محرک- پاسخ و در نتیجه درمان وسواس
د- بیان تعدادی دیگر از عادات سالم
ه- انجام مواجههی عملی در جلسهی درمانی از طریق مواجهه با خون و آلودگی دستها با آن
شرح جلسه
در ابتدای جلسه لیست وسواسها ومیزان مواجهه و خوگیری و میزان پیشرفت درمانجویان، همچنین تکالیف تقویت درونی خود،میزان موفقیت در نگهداشتن آلودگی دستوپا وتمرین کمآبی و موفقیت درآن بررسی شده و در ادامه نقش محرک –پاسخ در یادگیری وتداوم وسواس مطرح میشود. ما از طریق فرآیند محرک – پاسخ عادت های وسواسی را در خود ایجاد کردهایم. برای مثال دستهای آلوده حکم محرک را دارد، درپاسخ به این آلودگی اقدام به شستن دستمان میکنیم. و یا فکری به ذهنمان میرسد و این فکر ما را مضطرب کرده و برای از بین بردن این اضطراب، عملی را به منظور کنترل و یا از بین بردن اضطراب انجام میدهیم؛ این عمل ضرورتاً همیشه ارتباط منطقی با آن فکر وسواسی ندارد. برای مثال فکر فرد میکند که نکند مادرش فوت کند، برای کنترل این فکر شروع می کند به ذکر گفتن و یا ممکن است فردی اقدام به شستن دستهایش بکند، و فکر میکند با این شستن آن اتفاق نخواهد افتاد. به این ترتیب در اثر تکرار این همایندی بین محرکها وپاسخهای داده شده این رابطه قوی شده و عادتهای وسواسی شکل میگیرد. برای درمان باید این عادتها را از بین برد. یعنی رابطه بین محرک و پاسخ را قطع کرد.چگونه؟ هنگامیکه محرک آمد (فکراضطرابآور،آلودگیوغیره) درقبال آن نباید هیچ کاری انجام داد.نه شستشو، نه ذکر، نه چک کردن و وارسی و نه هیچ فعالیت دیگری؛ تا این عادات بشکند و از بین برود. فرد هرچه دراین زمنیه مصممتر باشد، شکستن عادت و از بین رفتن آن زودتراتفاق میافتد. گاه محرک افراد وسواسی، اضطراب آنهاست. آنها نسبت به محرکهای ذهنی حساسیت بالایی دارند وهنگامی که محرک آمد، میخواهند با پاسخهای خاص آن را کنترل کنند؛ برای مثال خوشقولی افراد وسواسی به دلیل اخلاقی بودن آنها نیست بلکه به دلیل اضطرابهایشان است. بیمار وسواسی برای درمان هنگامی که محرک اضطرابی آمد، نباید سعی کنداین اضطراب را با پاسخ کاهش دهد، بلکه بالعکس باید سعی کند حتی اضطراب را افزایش دهد. در ضمن قطع رابطه بین محرک و پاسخ نیز درابتدا اضطراب افزایش مییابد.برای تمرین حضور محرک وندادن پاسخ،تمرین مواجهه با خون درجلسه درمان انجام شده، همچنین از درمانجویان خواسته میشود که تکالیف جلسات قبل را همچنان انجام داده (ازجملهتکلیف کمآبی) ونتایج رابا خود به جلسه درمان بیاورند.
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |