سلامت خانواده و ویژگیهای شخصیتی زنان متقاضی طلاق
1 min read
خانواده نوعی نظام اجتماعی و واحدی عاطفی است که کانون رشد و التیام تغییر و تحول و آسیبشناسی اعضاء و روابط بین آن هاست، در بین نهادهای مختلف اجتماعی کانون مقدس خانواده به عنوان بهترین تجلی گاه فرهنگ حاکم بر سایر نهادها محل ارضاء نیازهای گوناگون جسمی، عقلانی، عاطفی شناخته شده است. همچنین خانواده عامل همبستگی و شرط تعادل اجتماعی و رکن اصلی جامعه است؛ که در هر عضوی و نسلی عملکرد دارد و معمولاً این عملکرد در الگوهای تعاملی اعضایش تجلی پیدا میکند. ویلیام گود در کتاب خانواده و جامعه مینویسد: «نهاد خانواده تنها نظام اجتماعی است که در همهی جوامع پذیرفته شده است» و ادامه دارد (احمدی، 1386). تقریباً همهی متفکرین روانشناسی و اجتماعی بر این باورند که برای حفظ حیات اجتماعی لازم است که نهاد خانواده از سلامت، صلابت و قوام برخوردار باشد. ازدواج یکی از سه نقطه ی عطف زندگی انسان است. یعنی تولد، ازدواج تمرگ، ازدواج با ایجاد تغییراتی در دیدگاه فرد نسبت به خود، همسر، جهان، مرتبط میباشد، فردی که ازدواج میکند در زمینههای ویژگیهای روان شناختی، فردی و اجتماعی تحت تأثیر تغییراتی قرارمیگیرد؛ بنابراین اگر اختلال مهمی در ازدواج فرد رخ دهد، همهی فرایندهای فردی، بین فردی و اجتماعی وی تحت تأثیر قرار میگیرد (ریاحی و همکاران، 1386).
تحولات اجتماعی دههی گذشته در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات، چالشها، مسائل و نیازهای جدید و متنوعی روبرو کرده است. طی این مدت خانواده به شکل فزاینده به علل و عوامل متعدد و پیچیدهای در معرض تهدید قرارگرفته است. وقتی کارکردهای خانواده، از قبیل کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی یکی پس از دیگری آسیب میبیند و اعضای آن به تدریج احساس رضایتمندی خود را از دست میدهند. تغییرات تدریجی روابط بین اعضای خانواده، ابتدا موجب گسستگی روانی و سپس گسستگی اجتماعی درنهایت واقعهی حقوقی میشود که این گسستگی طلاق نامیده میشود (آماتور، 2001). اگرچه طلاق ازنظر اجتماعی یک آسیب به حساب میآید، ولی به دلایل و مسائل مختلفی همه ازدواجها دوام ندارند و برخی به طلاق ختم میشوند. ازاین رو، برای پیشگیری از وقوع طلاق و کاهش آن در جامعه، باید عوامل مؤثر در گرایش به طلاق را شناسایی و برای حذف یا کم کردن این عوامل تلاش نمود.
بنابراین ضروری است با دیدگاهی آسیب شناسانه به علل درون فردی و برون فردی ناسازگاریهای زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج پرداخته شود (احدی موحد، 1387)، به این منظور در این پژوهش سعی داریم نقش ویژگیهای شخصیتی و خانوادگی و جمعیت شناختی در بروز طلاق را موردبررسی قرار دهیم.
1-2- بیان مسئله